محمدصادق هدایتزاده؛ سهیلا پیروزفر
دوره 1، شماره 2 ، آبان 1401، ، صفحه 415-430
چکیده
یکی از چالشیترین مباحث محافل علمی و غیرعلمی در سده اخیر در اقصی نقاط جهان مسأله زنان و حقوق آنان است. جوامع اسلامی نیز از این مسأله بیبهره نبوده و گفتگوهای و حتی کشمکشهای زیادی پیرامون زنان و جایگاه آنان در اسلام و فقه اسلامی صورت گرفته است. در همین راستا شاید بتوان گفت چالشیترین آیه قرآن کریم پیرامون زنان آیه 34 سوره نساء هست ...
بیشتر
یکی از چالشیترین مباحث محافل علمی و غیرعلمی در سده اخیر در اقصی نقاط جهان مسأله زنان و حقوق آنان است. جوامع اسلامی نیز از این مسأله بیبهره نبوده و گفتگوهای و حتی کشمکشهای زیادی پیرامون زنان و جایگاه آنان در اسلام و فقه اسلامی صورت گرفته است. در همین راستا شاید بتوان گفت چالشیترین آیه قرآن کریم پیرامون زنان آیه 34 سوره نساء هست که به مباحثی همچون قوامیت مردان، برتری مردان، اطاعت زنان از شوهران و ضرب زنان توسط مردان اشاره دارد. در این میان جریانهای نواندیش همچون جریان «فمینیسم اسلامی» دیدگاههای متفاوتی عرضه کرده است. از اینرو در مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی نظرات اسما بارلاس بهعنوان یکی از نواندیشان برجسته فمینیسم اسلامی پیرامون آیه 34 سوره نساء تبیین شده و ارزیابی میگردد. بارلاس معتقد است سنت تفسیری پدرسالار در جوامع اسلامی به الهامات الهی قرآن بیتوجهی کرده و برداشتهای نادرست پدرسالارانه خود را به خواست الهی نسبت داده است. وی قوامیت را به «حفاظت و حمایت»، تفضیل را به «برتری مالی»، قانتات را به «قنوت و تسلیم در برابر خداوند، نه شوهر»، نشوز را به «اختلال در زندگی زناشویی، نه نافرمانی از تمکین شوهر» و ضرب را به «برخوردی نمادین، نه کتک زدن» تفسیر کرده است. در ادامه مقاله نشان داده شده که مبنای فکری بارلاس یعنی تاریخمندی قرآن نواقصی جدی دارد و برخی نظرات قرآنی او پیرامون آیه 34 سوره نساء خلاف ظواهر قرآنی، منابغ لغوی و روایات معصومین علیهمالسلام است.