نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشآموخته دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران
2 دانشجوی کارشناسیارشد پیوسته علوم قرآن و حدیث، دانشگاه امام صادق علیهالسلام، تهران، ایران
چکیده
گفتمان «خودارجاعی»[1]، یعنی گفتمان قرآن درباره خودش، در جای جای قرآن کریم مشهود است. جالب اینکه قرآن کریم با بهرهبردن از استدلالات متنوع بههمراه گونههای مختلف بلاغی تلاش دارد که مخاطبین خود را متقاعد نماید تا برداشت خاصی نسبت به چیستی قرآن داشته باشند: ایجاد فهمی که به ایمان منتهی گردد. با توجه به مطالعات انجام شده در زمینه گفتمان خودارجاعی در قرآن کریم، این مقاله بنا دارد بر اهمیت «زوج واژگان تقابلی»[2] بهعنوان یکی از ابزارهای بلاغی قرآن تأکید نماید. این مفهوم فراتر از مفهوم ساده «زوجها(ی واژگانی)»[3] است و با تقابل واضحی که در کل متن بین نمادهای حوزههای مختلف و عمدتاً در رابطه با مطالب کتاب مقدس در جریان است، روشن میگردد. برخلاف آنچه در نگاه اول بهنظر میرسد، «زوج واژگان تقابلی» در قرآن با نظام دینی دوگانه[4] ارتباطی ندارد؛ بهعکس، یک تحلیل دقیق نشان میدهد که استفاده از «زوج واژگان تقابلی» در متن بر ویژگی استثنایی قرآن در رابطه با منشأ الهی آن تأکید دارد. کارکرد «زوج واژگان تقابلی» با تمام ظرفیت بلاغی خود در تأثیری که به مخاطب منتقل میشود، ظاهر میگردد. این نوشتار با پیجویی آثار محققان معاصر که از تحلیلهای ادبی، ساختاری و استدلالی بهره بردهاند، بر آن است تا خواننده را به ثمربخشی مطالعات بلاغی قرآن متقاعدسازد.
[1]. محمد باعزم در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان «معناکاوی واژه کتاب در خوداستنادی قرآن کریم»؛ نقد روششناسانه کتاب «قرآن به روایت قرآن»»، این اصطلاح (Selfreferentiality) را به خود استنادی ترجمه کرده است. مترجمان معتقداند که برای تفکیکSelfreferentiality از Selfcitation، مناسبتر و دقیقتر آن است که به ترتیب به «خود ارجاعی» و «خود استنادی» ترجمه گردد.
3. Binarity
4. Pairs
Dualist Religious System
کلیدواژهها